موسیقی سنتی ایران

دنیای رنگارنگ موسیقی سنتی ایرانی

موسیقی سنتی ایران

دنیای رنگارنگ موسیقی سنتی ایرانی

آلبوم «قصه زندگی» با صدای حسین خواجه امیری (ایرج) منتشر شد


موسیقی ما - بهمن بابازاده: پس از اخبار ضد و نقیض و حاشیه‌های فراوانی که در ۶ ماه اخیر حول و حوش آلبوم «قصه زندگی» با صدای بزرگ مرد آواز ایران حسین خواجه امیری (ایرج) منتشر شده بود، این آلبوم بالاخره صبح امروز و در تیراژ بالا در تهران و شهرستان منتشر شد و در اکثر فروشگاههای عرضه محصولات فرهنگی و سوپر مارکت‌های معتبر در اختیار دوستداران موسیقی کشور قرار گرفت.

استاد ایرج که پیش از این نیز از تاخیر‌ها و حاشیه‌های بوجود آمده در انتشار این آلبوم اظهار نارضایتی کرده بود پس از اطلاع از نهایی شدن تاریخ توزیع آلبوم در بازار گفت: «خوشحالم جریانی که با هدف ضربه زدن به هنر، در صدد اخلال و جلوگیری از انتشار این آلبوم بود، بالاخره تسلیم شدند و «قصه زندگی» که در واقع قصه این روزهای نسل جدید هنر جوانان ایران عزیز است، در بازار توزیع شد. تنها خواسته من از دوستداران هنر و مردم فهیم ایران زمین این است که‌‌ همان طور که تهیه کننده و دست اندرکاران تهیه و تولید این آلبوم از جان و دل برای انتشار آن زحمت کشیده‌اند و به مخاطب موسیقی احترام قائل بوده‌اند، آن‌ها هم نسخه اصلی و با کیفیت این آلبوم را تهیه نمایند و از دانلود آن خودداری کنند تا خستگی این پروژه، بر تن ما باقی نماند.»

این خواننده همچنین درباره بزرگ‌ترین آرزویش در روز اول انتشار آلبومش نیز گفت: «دوست داشتم مرحوم «فردین» زنده بود و اولین نسخه آلبوم را به او تقدیم می‌کردم. به هر حال او نقش بزرگی را در تاریخ هنر ایران دارد و نام‌اش تا ابد با احترام در بین مردم خواهد ماند. در نبود این بزرگ مرد، آلبوم «قصه زندگی» را‌‌ همان طور که قبلا هم گفته بودم، به همه پسر‌ها و دختر‌هایم در سراسر ایران عزیز تقدیم می‌کنم.»

رامین بصیرت نیا تهیه کننده این آلبوم نیز در روز اول انتشار این اثر گفت: «در روزهای اخیر تماسهای فراوانی با شرکت پخش این آلبوم صورت گرفت و دوستداران استاد از بدقولی‌های بوجود آمده در انتشار این آلبوم بسیار گله‌مند بودند. همین باعث شد که تمام انرژیمان را برای انتشار و تزریق آن در بازار انجام دهیم و بالاخره از صبح امروز آلبوم در بازار موسیقی کشور منتشر شد.»

وی درباره پیش بینی‌اش از استقبال مردم از این آلبوم گفت: «ما قرار است در چند مرحله آلبوم را در بازار پخش کنیم تا دوستداران استاد در تهیه آلبوم دچار مشکل نشوند. پیش بینی تجدید چاپ را هم کرده‌ایم و امیدواریم دوستداران موسیقی با تهیه نسخه اورجینال از هنرمندشان حمایت نمایند.»

گفتنی ست این آلبوم در ژانر پاپ تهیه شده و ۸ قطعه با نام‌های «قصه زندگی»، «قسم»، «زنگی بزن»، «غصه نخور عزیزم»، «بی‌تو می‌رم»، «دلخون» و «بگو» تشکیل شده است که تمام قطعات آن توسط بهنام خدارحمی آهنگسازی و تنظیم شده و ترانه‌هایش نیز توسط نسرین سیفی سروده شده است.



منبع : اختصاصی سایت موسیقی ما

سالار عقیلی «عشق ماند» را به صحنه می‌برد

                                  


موسیقی ما - سالار عقیلی با همراهی ارشد طهماسبی، در تالار وحدت به روی صحنه می‌رود. در این کنسرت که ۲۷، ۲۸ و ۲۹ اردیبهشت ماه به روی صحنه می‌رود، ارشد طهماسبی و سالار عقیلی به اجرای قطعاتی از آلبوم «عشق ماند» و چند قطعه دیگر می‌پردازند.

علاقمندان برای تهیه بلیت‌های این کنسرت می‌توانند، از روز یکشنبه ـ ۱۰ اردیبهشت ماه اقدام کنند.

سالار عقیلی، ۱۳ و ۱۴ اردیبهشت ماه نیز به همراه ارکستر آکادمیک تهران، در کنسرت «خلیج فارس» حضور دارد.

یادداشتهایی به مناسبت چهلمین روز درگذشت«جلال ذوالفنون»

حسین علیزاده- دهه ۵۰ در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی، گروهی تشکیل دادیم که سرپرستش استاد ذوالفنون بود. البته آشنایی و اولین دیدار من با آن زنده‌یاد به سال ۱۳۴۹ برمی‌گردد که دانشجو بودم، اما آشنایی عمیق‌تر در مرکز حفظ و اشاعه صورت گرفت. در این گروه من و آقای لطفی تار می‌نواختیم آقایان گنجه‌ای، فرهنگفر، مقدسی و حدادیان هم حضور داشتند. آن زمان استاد عبادی هنوز در قید حیات بودند. با اینکه ساز تخصصی ذوالفنون سه‌تار بود، اما همه «سه‌تار» را به‌نام او می‌شناختند و یادم می‌آید استاد نورعلی برومند به ذوالفنون توصیه کرد تمرکز خود را روی سه‌تار قرار دهد. ذوالفنون، نوازنده‌ای است که اطلاق عنوان «استاد»، درخور اوست؛ چون از موسیقیدانان باسابقه‌ای بود که تسلط وافری بر ردیف داشت. اگر نوازندگان و خوانندگان می‌توانستند از وجود او بهره بیشتری ببرند، بدون شک قادر بود موسیقی ایرانی و سلیقه موسیقایی را ارتقا بدهد. به هیچ‌وجه بدعنق نبود. آدمی بود پر از طنز و شوخ‌طبعی، هنرمندان شوخ‌طبع، این نوع شوخ مشربی را در ساز زدن هم به مخاطب منتقل می‌کنند و ذوالفنون چنین بود. در دوره‌ای که سه‌تار به استاد عبادی ختم می‌شد، ذوالفنون بحق جایگزین خوبی برای استاد عبادی شد و می‌شود گفت پرچم سه‌تار را بعد از آن مرحوم برافراشته نگه داشت. بعد از آن هم ما ساز سه‌تار را کار کردیم. ذوالفنون کسی بود که این استحقاق را داشت تا پرچم سه‌تار را نگه دارد. او شاگردان زیادی تربیت کرد. هیچ‌چیز را سخت و نشدنی نمی‌دید؛ حتی اگر در عمل چیزی شدنی نبود، اما ذوالفنون در ذهنش آن امر را شدنی تلقی می‌کرد. او قبل از آنکه یک معلم باشد، یک دوست بود. جالب است که ما اولین تجربه‌های سفر به خارج از کشور را قبل از انقلاب با ذوالفنون داشتیم. انسان خوش‌سفری بود. او البته این سال‌های آخر، ترجیح می‌داد بیشتر با شاگردانش باشد. شاگردانش هم، او را بابت خصوصیاتی که داشت خیلی دوست داشتند و دارند. واقعا یادش گرامی باد. ما یکی از همکاران و دوستان بزرگمان را از دست دادیم. به شخصه هر وقت به جلال ذوالفنون فکر می‌کنم، شاد می‌شوم. وجودی داشت که همه را شاد نگه می‌داشت. در جمع‌های دوستانه‌مان خصوصا در مرکز حفظ و اشاعه، همه چشم به راه ذوالفنون بودند. وقتی ذوالفنون می‌آمد، جمع ما روح دیگری به خود می‌گرفت. ذوالفنون به‌ دلیل زبان طنز خاص خود، تند‌ترین انتقاد‌ها را با زبانی دوستانه بیان می‌کرد، طوری که طرف مقابل از انتقاد ذوالفنون خوشحال می‌شد. می‌دانیم که ذوالفنون تا آخرین روزهای زندگی‌اش این خصلت را با خود داشت. زمان‌هایی که با هم صحبت می‌کردیم، اگر نقد و انتقاد و نظری مد نظرش بود آن را با روش خاص خود مطرح می‌کرد. من همیشه گفته‌ام که این ذوالفنون نبود با من حرف می‌زد، بلکه یک استاد مسلم موسیقی ایرانی بود که شعور ویژه‌ای در هنر داشت. در واقع از معدود موسیقیدانانی بود که کسی از انتقادش رنجیده‌خاطر نمی‌شد. او کسی بود که هم با مردم عادی رابطه عمیق برقرار می‌کرد و هم با موسیقیدانان. طریق آموزش او هم از همدلی آغاز می‌شد و شاگردانش با او صرفا یک رابطه استاد و شاگردی در پیش نمی‌گرفتند بلکه دوستی عمیق بین آن‌ها حکمفرما بود. به هرحال هر چند امروز ۴۰ روز از درگذشت جلال ذوالفنون می‌گذرد و این اتفاق برای خیلی‌‌ها هنوز باور نکردنی است اما برای من جلال ذوالفنون برای همیشه زنده است. یادش گرامی.
ادامه مطلب ...