عاشق موسیقی سنتی هستم و ۴ ساله که تار و سه تارمیزنم.
دانش آموز رشته یاضی دبیرستان سلام تهران.
خصوصیات من:خیلی خیلی آروم-صبور-تقریبا شوخ-بسیار مهربان-اگر هم کسی از دستم ناراحت بشه سعی می کنم از دلش در بیارم)البته نمیذارم این اتفاق بیفته)
درس میخونیم...
تعریف از خود نباشه یک وقت............
ادامه...
تو رو خدا حرص نخور... با این حرفا هیچی درست نمیشه...این بازی به سود اونا تموم شد...با تموم کلک هایی که زدن... ولی ما کاری که باید بکنیم اینه که پشت تیممون باشیم...نذاریم سکوها خالی بمونه..شما پسرا از طرف ما دخترا هم باید به استادیوم برین...نباید بذارین اس اس روحیه اش رو از دست بده...این تنها کاریه که از دست ما برمیاد...
سلام داداشی... ببخشید ناراحتت کردم... برمیگردم محمد...باور کن نیاز دارم یه مدت دور باشم... مجبورم... قول میدم خیلی زود برگردم...به خاطر توئم که شده میام.. منم خیلی دوستت دارم...خیلی...
جیرجیرک به خرس گفت: میای با هم دوست بشیم؟ خرس گفت: حالا که وقت خواب زمستونیه بذار از خواب که بیدار شدم در موردش با هم صحبت میکنیم خرس خوابید و نفهمید که عمر جیرجیرک ۳ روز بیشتر نیست
چقدر سخته تو چشمهای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید زل بزنی و به جای این که پر از کینه و
نفرت بشی احساس کنی که هنوزم دوستش داری چقدر سخته بخوای سرتو باز به دیواری تکیه بدی چقدر سخته بخوای سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار تمام وجودت زیر آوار غرورش له شده
چقدر سخته تو خیالت ساعت ها باهاش حرف بزنی اما وقتی که دیدیش هیچ چیز جز سلام نتونی
تو رو خدا حرص نخور...
با این حرفا هیچی درست نمیشه...این بازی به سود اونا تموم شد...با تموم کلک هایی که زدن...
ولی ما کاری که باید بکنیم اینه که پشت تیممون باشیم...نذاریم سکوها خالی بمونه..شما پسرا از طرف ما دخترا هم باید به استادیوم برین...نباید بذارین اس اس روحیه اش رو از دست بده...این تنها کاریه که از دست ما برمیاد...
اره...
گل ۱۰۰ در ۱۰۰ سالم بود...
سلام داداشی...
ببخشید ناراحتت کردم...
برمیگردم محمد...باور کن نیاز دارم یه مدت دور باشم...
مجبورم...
قول میدم خیلی زود برگردم...به خاطر توئم که شده میام..
منم خیلی دوستت دارم...خیلی...
گاهی آدم چقد بد میشکنه اینقد که شکستنش حتی صدا هم نداره یا اگه داره کسی نمیشنوه چرا ما آدما هروقت باید ببینیم و بشنویم هم کور میشیم هم کر
جیرجیرک به خرس گفت: میای با هم دوست بشیم؟
خرس گفت: حالا که وقت خواب زمستونیه بذار از خواب که بیدار شدم در موردش با هم صحبت میکنیم
خرس خوابید و نفهمید که عمر جیرجیرک ۳ روز بیشتر نیست
برای تو می نویسم...
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست...
برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست ...
برای تویی که احسا سم از آن وجود نازنین توست ...
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...
برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی...
برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی...
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...
... تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است برای
برای تویی که قلبت پـا ک است ...
برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است...
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است...
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است...
برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است...
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است....
تنها تو را می خوانم
تنها صدایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد
نگاهت را می خواهم تا روشنی چشمهای خسته ام باشد
وجودت را می خواهم تا گرمای قندیل آغوشم باشد
خیالت را می خواهم تا خاطره لحظه های فراموشم باشد
دستها یت را می خواهم تا نوازشگر بی کسی اشکهایم باشد
و تنها خنده هایت را می خواهم تا مرحم کهنه زخمهای زندگی ام باشد
آری تنها تو را می خواهم ...
چقدر سخته تو چشمهای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید زل بزنی و به جای این که پر از کینه و
نفرت بشی احساس کنی که هنوزم دوستش داری چقدر سخته بخوای سرتو باز به دیواری تکیه بدی
چقدر سخته بخوای سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار تمام وجودت زیر آوار غرورش له شده
چقدر سخته تو خیالت ساعت ها باهاش حرف بزنی اما وقتی که دیدیش هیچ چیز جز سلام نتونی
بهش بگی چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه ولی مجبور باشی
بخندی تا نفهمه هنوزم دوستش داری چقدر سخته گل آرزو هاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار تو
خودت بشکنی و اون وقت آروم زیر لب بگی گل من باغچه ی نو مبارک...